نمی دونی از کجا شروع میشه داری راهت رو میری که یهو چشماتو باز می کنی و میبینی تو حصار اجبار محاصره شدی باید قبول کنی باید بپذیری باید کنار بیای هی دست و پا میزنی و میگی نه من کم نمیارم مقاومت می کنم جلوش میایستم اما خودتو به در و دیوار هم که بکوبی باز نمیشه و آنچنان ضربه فنی میشی که نمیتونی تشخیص بدی از کجا خوردی. یاد مدرسه افتادم کلاس نقاشی.آرزوها و رویاهامو با حوصله و شوق می کشیدم جعبه مداد رنگی رو برمی داشتم و رنگ دلخواهمو انتخاب می کردم نقاشی تموم میشد و بعد معلم اونو خط میزد و اسمش رو میذاشت نمره. عددی که پای خیلی چیزها باید باشه تا مثلا اعتبار داشته باشه تا درجهی اهمیتش مشخص شه. لعنت به هر چی نمره و عدده به هر چی منطقه دست و پاگیره. چه غصهی سنگینی رو دلم می نشست وقتی نقاشی رو که با هزار زحمت کشیده بودمش با یه خط و یه عدد خراب میشد. اونقدر انرژی داری که دلت میخواد تا ته دنیا یه نفس بدوی که دلت میخواد گاهی فقط پیاده باشی و حرکت کنی که دلت می خواد جایی باشی که می خوای اما باز اجبار دست و پاهاتو میبنده باید طبق اصول رفتار کرد باید طبق شرایط عمل کرد شرایط شرایط شرایط. حتی نباید بپرسی چرا من که اختیار دارم من که توانایش رو دارم من که می تونم این راهو برم هیچی نگو هیچی نپرس فقط بپذیر اینجوری همه بهت میگن به به چه آدم سازگاری به به چه آدم بسازی. مربی رانندگی ام خیلی ازم شکایت داره میگه چرا اینقدر حواسپرتم. یه حواسپرتی مساویه با یه حادثه. دلم میخواد بهش بگم کاش میشد حواس پرت بود این روزها دلم حواسپرتی می خواد و یه تصادف درست و حسابی این روزها دلم حادثه می خواد یه غافلگیری.
درود
ممنون که سر زدی و آدرس جدیدتو گذاشتی!
این کارت خیلی زیباس.
از لطفی که کردی ممنون.
سلام.میگم شما فیلم ما رو ندیدی آخر؟
مختاری هستم.
سلام.از فتو وبلاگ آقای مختاری بازدید کنید.
مدیر برنامه های استاد مختاری.
mutif.blogfa.com
salam nemiduni cheghadr delam barat tang shodekaret aliye